سفارش تبلیغ
صبا ویژن


هیام

فلسفه انتظار ازدیدگاه های اهل نظر

فلسفه انتظار

ممکن است براى شما نیز این سؤال پیش آید که : سخن از آینده جهان بشریّت، چه نتیجه اى براى امروز ما مى تواند داشته باشد؟  امروز با هزاران مشکلات و گرفتارى دست بگریبانیم و باید براى پیروزى بر این مشکلات بیندیشیم، ما را با فردا چه کار؟

آینده بالاخره خواهد آمد، خوب باشد یا بد، آنها که تا آن روز زنده اند از مواهبش برخوردار مى شوند، و آنها که نیستند خدا رحمتشان کند! به هر حال، این مسأله فعلا «نسیه» است و اثر مثبت و سازنده اى در زندگى امروز ما ندارد! ولى این سخن را کسانى مى گویند که همیشه با دید سطحى حوادث را مى نگرند، و تصوّر مى کنند امروز از دیروز و فردا جدا است و جهان را مرکّب از واحدهاى پراکنده و از هم گسسته مى پندارند. ولى با توجّه به این که ریشه هاى «حوادث امروز» در گذشته است و آینده را هم از امروز باید بسازیم، و این که توجّه به یک آینده «تاریک» یا «درخشان» انعکاس فورى در زندگى امروز و موضع گیرى هاى مادر برابر حوادث دارد، روشن مى شود که ما به خاطر امروز هم که باشد باید گذشته و آینده را مورد بررسى دقیق قرار دهیم و بزودى خواهیم دید چه اندازه سازنده است این انتظار بزرگ.

امّا عجب این که، بعضى از نویسندگان نه تنها جنبه مثبت این قضیّه را منکر شده اند بلکه تصریح کرده اند که در انتظار چنان آینده اى بودن، اثرات منفى در کاربرد نیروهاى اجتماعى امروز دارد و آنها را کند مى سازد! و عجبتر این که، بعضى معتقدند ایمان به وجود یک آینده روشن، بازتابى از محرومیّتهاى طبقه شکست خورده است که غالباً در شکل مذهبى خود نمایى کرده.

ولى انکار نمى توان کرد که عدّه اى کوته فکر از مسأله انتظار سوء استفاده کرده و به عنوان این که ما منتظر چنان ظهورى هستیم تمام مسؤولیّتها را از دوش خود برداشته و به جاى همه آنها، مسأله انتظار ـ آن هم محدود به زبان ـ گذارده اند! براى بر طرف شدن هر گونه سوء تفاهم از طرفین لازم مى دانم قسمتى از رساله اى را که چندى قبل پیرامون این موضوع نوشته ام از نظر خوانندگان عزیز بگذرانم:

داوریهاى حساب نشده

با این که جمعى از خاورشناسان اصرار دارند ایمان به وجود یک مصلح بزرگ جهانى را «واکنشى» از وضع نابسامان مسلمانان در دورانهاى تاریک تاریخ بدانند، و با این که جمعى از پژوهشگران شرقى و اسلامى که تحت تأثیر افکار غربیها قرار دارند به این طرز تفکّر دامن مى زنند و حتّى اصرار دارند که ایمان به وجود «مهدى» و مصلح جهانى را یک فکر وارداتى تلقّى کنند که از عقاید یهود و مسیحیان گرفته شده، و با این که جمعى از جامعه شناسان ماتریالیست مى کوشند که از مسأله انتظار ظهور مهدى، دلیلى بر عقیده خود ترتیب دهند که این عقیده یک ریشه اقتصادى دارد و براى تخدیر افکار توده هاى به زنجیر استعمار کشیده ساخته و پرداخته شده است،

با تمام این گفتگوها، باید توجّه داشت که اعتقاد به چنین ظهورى یک ریشه فطرى در همه نهادها دارد که در اعماق عواطف انسان نفوذ کرده است و یک ریشه اصیل اسلامى که در منابع مهمّ اسلامى دیده مى شود.

ولى شاید مطالعات محدود این پژوهشگران از یک سو، و علاقه به «توجیه مادّى» براى هر گونه فکر و عقیده مذهبى، از سوى دیگر، این گونه افکار را به وجود آورده است.

جالب این که جستجوگرانى از غرب، همچون «مارگلى یوت» به انکار احادیث اسلامى پیرامون مهدى(علیه السلام) برخاسته و مى گوید: این احادیث را هر گونه تفسیر کنند، دلیل قانع کننده اى در دست نیست که تصوّر کنیم پیغمبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) ظهور یک مهدى را براى احیاء، تحقّق اکمال و تقویت اسلام، لازم و حتمى شمرده باشد، لیکن درگیرى آتش جنگهاى داخلى در میان یک نسل واحد، پس از وفات پیغمبر(صلى الله علیه وآله وسلم) و درهمى و آشفتگى جهان اسلام که بر اثر اختلاف آنان با یکدیگر روى داد، موجب اقتباس فکر ظهور «منجى» از یهود یا مسیحیان گردید، که به ترتیب در انتظار ظهور و بازگشت «مسیح» به سر مى برند.

نمى دانم «مارگلى یوت» چه کتابهایى از منابع اسلامى را در این زمینه دیده و چگونه در تفسیر آنها چیزى که او را قانع کند نیافته است، در حالى که در مهمترین منابع شیعه و اهل تسنّن درباره این ظهور احادیث صریحى وجود دارد، و این احادیث در سر حدّ تواتر است.

چگونه همه دانشمندان و محقّقان اسلامى تقریباً بدون استثناء (جز افراد بسیار نادرى همچون ابن خلدون که در مقدّمه تاریخ خود در احادث مهدى تردید کرده) گفتگویى در صدور این احادیث از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) ندارند و تنها گفتگوها پیرامون شاخ و برگها و مسائل فرعى آن است، ولى تنها «مارگلى» نتوانسته قانع شود؟ این سؤالى است که خود او باید پاسخ آن را بدهد.

در این میان عدّه دیگرى مى گویند: ما کار به عمل و انگیزه هاى این انتظار عمومى نداریم، ما پى آمدهاى آن را مى نگریم که سبب تحمّل دردها و شکیبایى در برابر نابسامانیها و تن در دادن به مظالم و ستمها و فرار از زیر بار مسؤولیت هاست. ما به این مى نگریم که این انتظار، توده هاى رنجدیده را در یک عالم رویایى فرو مى برد و از آنچه در اطراف آنها مى گذرد غافل مى سازد، و آنها را به تنبلى و فرار از تعهّدهاى اجتماعى تشویق مى کند.

و به عبارت دیگر، از نظر فردى عاملى است براى رکود و توقّف، و از نظر اجتماعى وسیله اى است براى خاموش ساختن جنبشهاى ضدّ استعمارى و به هر صورت اثر منفى آن آشکار است.

ولى به عقیده ما یک پژوهشگر آگاه که نمى خواهد از دور قضاوت کند بلکه خود را موظّف مى بیند که از نزدیک همه مسائل مربوط به «انگیزه ها و نتیجه ها» را بنگرد نمى تواند تنها به این داوریهاى حساب نشده قانع شود. اکنون اجازه دهید بیطرفانه انگیزه هاى انتظار و نتایج و پى آمدهاى آن را یک یک، مورد بررسى قرار دهیم و ببینیم عامل پیدایش آن شکست هاست و یا یک سلسله واقعیّتهاى فطرى و عقلانى است و نتایج آن سازنده و مثبت است یا منفى و نامطلوب؟


نویسنده: تارا سعیدی ׀ تاریخ: شنبه 88/7/25 ׀ موضوع: ׀ لینک این پست ׀ نظرات ( )


© All Rights Reserved to AKHARINMONGI.Parsiblog.com \ Theme by:
bahar-20 . com

Bahar-20

کد پرواز پرندگان

page rank google پیج رانک گوگل این وب