تاریخ مهدویت
واژه مهدى از ریشه عربى هَدى به معناى هدایت کردن به مسیر راست گرفته شده؛ پس مهدى یعنى هدایت شده به راه راست. اگرچه نام مهدى در قرآن ذکر نشده، ظهور او در شمارى از احادیث شیعه و سنى پیش بینى شده است. (شیعه و سنى دو فرقه عمده در اسلام هستند؛ سنیها 85 درصد از مسلمانان را تشکیل مىدهند، حال آنکه شیعیان تنها در ایران و عراق کنونى در اکثریت قرار دارند. شکاف بین این دو گروه حاصل عدم توافق سیاسى در این زمینه بود که آیا یکى از اولاد محمد(ص) باید رهبرى جامعة اسلامى را در دست بگیرد یا نه؟ پاسخ سنیها منفى و پاسخ شیعیان مثبت بود. طى قرنهاى گذشته، این دو گروه به لحاظ خط مشىهاى الاهیاتى خود، به ویژه در رابطه با اعتقاد به مهدى، بیشتر از هم فاصله گرفتهاند.)
برخى از مسلمانان بسیار محافظه کار به دلیل آنکه نامى از مهدى در صفحات قرآن ذکر نشده و یا به دلیل آنکه پیش بینیهاى مربوط به او در دو مورد از معتبرترین منابع حدیث، یعنى مجموعة احادیث بخارى (متوفاى 820 .میلادی) و مسلم (متوفاى 587 .میلادی)، درج نشده، در خصوص این دیدگاه اظهار تردید مىکنند. اما جمع کثیرى از مسلمانان طى قرون متمادى به این چهره فرجام شناختى معتقد بوده و هستند.
به طور کلى، عقاید مربوط به مهدى که مىتوان از احادیث جمع آورى کرد، حاکى از آن است که او از اهل بیت محمد(ص) است و همنام او و از لحاظ ظاهر هم شبیه به اوست. او در هدایت مؤمنان برضد گروه بزرگ دجال و یأجوج و مأجوج هم پیمان مىشود و در حقیقت به نابودى این ضد مسیح کمک خواهد کرد. پرستش صحیح خداوند را بار دیگر بنیان مىنهد و عدالت و برابرى را در میان ساکنان زمین احیا مىکند، مانند مسیح که بار دیگر به دنیا بازمیگردد، نهایتاً با مرگ طبیعى از دنیا مىرود و اندکى پیش از به صدا در آمدن صور اسرافیل و دوباره زنده کردن تمام انسانها توسط خداوند در روز قیامت، به خاک سپرده مىشود. شاید جوهر اعتقاد به مهدویت تمایل آرمان گرایانه براى اصلاح نابرابریهاى اجتماعى، اقتصادى بوده باشد، هرچند امید به پایه ریزى مجدد پرستش و دیندارى حقیقى نیز تقریباً به همان اندازه مىتواند انگیزه محکمى باشد.
با اینحال، شیعه و سنى نظامهای عقیدتی نسبتاً متفاوتى را در خصوص مهدى ارائه کردهاند. سنیها ظهور او را بیشتر به بازگشت مجدد مسیح ارتباط دادهاند و بر آن بودهاند که نقش او را با نقش مجدّد، که در برخى احادیث وعده داده شده هر قرن ظهور مىکند و ساختار جامعه اسلامى را تجدید مىکند، یکى بدانند. احادیث سنى از این لحاظ که مهدى از اهلبیت: خواهد بود، با احادیث شیعه مطابقت دارند. اما نگرش شیعه داراى دو تفاوت عمده مىباشد:
الف) مهدى امام غایب نامیده مىشود که روزى باز مىگردد. (زیرا شیعیان اولیه معتقد بودند که امام یا رهبر آنها غیبت کرده، یعنى پنهان شده است و [در واقع] اکثریت سنى و جانشین نالایق آنها پس از پیامبر، یعنى خلیفه، وى را به این کار مجبور ساختهاند. این غیبت، بودن در حالتى متعالى است که امام در زمانى نامعلوم در آینده که مسلمانان بیشترین نیاز را به او خواهند داشت، از آنجا باز خواهد گشت)؛
ب) مهدى امام غایب داراى نور خاصى خواهد بود که مستقیماً از جانب خداوند دریافت مىکند.
یکى دیگر از گروههاى عمده اسلامى هم دیدگاه خود را به نگرشهاى موجود در خصوص مهدى افزودهاند. این گروه، صوفیها یا عرفاى مسلمان هستند که عمدتاً عقاید مشترکى با شیعه و سنى دارند، اما برخى از فرقههاى صوفى نهایتاً چنین تبلیغ مىکنند که هنگام ظهور مهدى فقط صوفیها او را تأیید مىکنند و رهبران دینى غیر صوفى او را نمىپذیرند.
به طور کلى، هر سه گروه عمده مسلمان (سنى، شیعه و صوفى) در مورد امید به ظهور چهرهاى فرجامشناختى که عدالت و دیندارى را بر روى زمین حاکم خواهد ساخت، اتفاق نظر دارند.
|